سلام علیکم و قلبی لدیکم....

عارضم به حضور مبارکتون که: فقط چند نویسنده ی انگشت شمار هستند که در همه ی عمر کوتاه یا بلندشان تنها یک بار دست به قلم برده و داستانی نوشته اند که هنوز نامشان به واسطه ی آن زنده است....انها با داستانشان جاودانه شدند

- امیلی برونته و بلندی های بادگیر: او فقط 30 سال زندگی کرد و شاید اگر بیشتر فرصت داشت می توانست آثار ماندگار دیگری هم خلق کند اما او با همین اثر یک جایگاه فراموش ناشدنی برای خود کسب کرد."بلندی های بادگیر" محبوب ترین رمان عاشقانه و رمانتیک بریتانیاست و بهترین دلیل برای این است که نشان دهد آثار کلاسیک در قرن21 هم محبوب هستند.......


-آنا سول و زیبای سیاه: "آنا سول" در 14 سالگی زیر باران سر خورد و هر دو پایش به شدت آسیب دید و پس از آن معلول شد. اما سعی می کرد در انجام کارها به خود متکی باشد و یکی از سرگرمی های او راندن کالسکه بود...او با اسب ها ارتباط غریبی داشت به همین جهت در تنها اثری که نوشته از زبان یک اسب به رابطه آنها و انسان ها پرداخته...آنا سول این رمان را در 7 سال آخر زندگی اش نوشت و سال 1877 آن را به پایان رساند.....


-بوریس پاسترناک و دکتر ژیواگو: بوریس پاسترناک شاعر مشهور روسی فقط همین یک رمان را نوشت و با وجود این که انتشار آن در کشورش ممکن نشد اما او در 3 سال پایانی عمرش انتشار این کتاب را ابتدا در ایتالیا دید و البته استقبالی را که سال بعد برایش جایزه نوبل ادبیات را همراه آورد. هر چند پاسترناک  از ترس حکومت کمونیستی کشورش که با این اثر مخالف بودند مجبور شد این جایزه را رد کند اما شهرت این داستان عاشقانه و اجتماعی که بر مبنای مسائل تاریخی روسیه خلق شده بود پس از ساخت یک فیلم سینمایی به کارگردانی دیوید لین عالمگیر شد......................

ادامه دارد....