واژگان متن EPIC  (حماسه)

نزدیک 65 واژه ی مهم و اصلی

حماسه

epic

دقیق

strict

پهلوانی

heroic

[در این جا] داشتن

meet

ملاک ها، معیارها

criteria

فاخر، والا

elevated

خداگونه

quasi-divine

شخصیت

figure

سرنوشت

fate

قبیله، قوم

tribe

افسانه ای

legendary

رونق

expansion

جنگ

warfare

متعلق بودن، منسوب بودن

ascribe

فرهیخته، کارکُشته

sophisticated

استادکار، صنعتگر

craftsman

ناقص

fragmentary

شکوه، اصالت

grandeur

دربرگرفتن

encompass

سهم

portion

تردیدناپذیر

indubitable

نهایتا

ultimately

کیهانی، بی کران

cosmic

جنگ جو

warrior

سنجیده

deliberate

هبوط، فرود

fall

گسترده

ample

گشتن، پرسه زدن

wander

حوزه، میدان

scope

بهشت

heaven

دوزخ

hell

عمل، کردار

deed

جنگ، نبرد

battle

عمل برجسته

feat

پرفرازونشیب

arduous

با دلیری، شجاعانه

intrepidly

هاویه[ جایی در دوزخ]

chaos

گستاخانه

audacious

فریفتن، گول زدن

outwit

ناکام ماندن

frustrate

فداکارانه

sacrificial

اقدام

enterprise

نیروهای خودکار

machinery

ابزار

contrivance

متناسب بودن با

proportion

نحو [زبان شناسی]

syntax

مطنطن

sonorous

تشبیه

simile

صفت حماسی

epithet

الاهه ی الهام

muse

رسما آغاز کردن

inaugurate

از میان چیزها

in medias res

نقطه ی بحرانی

critical point

انتقام

revenge

پیش گویی کردن

foretell

وسوسه

temptation

آفرینش

creation

صف، رده

procession

غوغا

pandemonium

آشکار کردن

manifest

روح

spirit

گسترده

broad

نثر

prose

ادبیات داستانی

fiction

بیداری فینیقی ها

Finnegans Wake